شما در حال مشاهده نسخه موبایل وبلاگ

شاهزاده ی رویاهای من

هستید، برای مشاهده نسخه اصلی [اینجا] کلیک کنید.

وارد استوديو شدم همه حواسشون به من بود و من هر چه قدر

سعي كردم حواسم جاي ديگه بود گيتار دستم بود اما نت ها رو

درست اجرا نمي كردم اشكهام سرازير شده بود.علي اومد و

كنارم نشست- چي شده؟ امروز خوب نميزني. چته پسر؟صدات هم

كه گرفته ميخواي امروز استراحت كني؟

دلم خيلي گرفته بود بدون اين كه چيزي بگم يا حتي از بچه

ها خدا حافظي كنم استوديو رو ترك كردم .بعد از سه سال

هنوز هم دوستش داشتم .خيلي دوسش داشتم ولي نمي شد

كاري كرد . من تمام ترانه هام رو براي اون خونده بودم

حالا چطور ميتونم ترانه اي بخونم كه ياد اون و اسم اون

توش نباشه.

مجید و اتنا 1

بسم الله الرحمن الرحيم


مجيدوآتنا

به قلم

فاطمه مردی دل

به نام خدا

خيلي سخته ،به خدا خيلي سخته رفتنشو ببيني خيلي سخته ببيني و

نتوني كاري بكني خيلي سخته توي جشن عروسيش دعوتت كنه و تو اونو

توي لباس عروس كنار يكي ديگه ببيني خيلي سخته بدوني دلش با تو

بود و پيش تو نيست و تو نميتوني كاري كني.

شاهزاده ی رویاهای من .........

امروز یه خبر خوش شنیدم دوستم زنگ زد و من و برای جشن عقدش دعوت کرد .ان شاالله همه جوونا خوشبخت بشن . دیگه بهت

اصرار نمی کنم بیایی شاید تنهایی تقدیر منه

تا آمدم از عشق بگوییم که بماند ....
آن قدرنگفتم که نصیب دگری شد

همه میگن که تو رفتی همه میگن که تو نیستی
همه میگن که دوباره دل تنگمو شکستی
دروغه

چجوری دلت می اومد منو اینجوری ببینی
با ستاره ها چه نزدیک منو تو دوری ببینی
همه گفتن که تو رفتی ولی گفتم که دروغه

همه میگن که عجیبه اگه منتظر بمونم
همه حرفاشون دروغه تا ابد اینجا می مونم
بی تو و اسمت عزیزم اینجا خیلی سوت و کوره
ولی خب عیبی نداره دل من خیلی صبوره
صبوره

همه میگن که تو رفتی همه میگن که تو نیستی
همه میگن که دوباره دل تنگمو شکستی
دروغه

چجوری دلت می اومد منو اینجوری ببینی
با ستاره ها چه نزدیک منو تو دوری ببینی
همه گفتن که تو رفتی ولی گفتم که دروغه

همه میگن که عجیبه اگه منتظر بمونم
همه حرفاشون دروغه تا ابد اینجا می مونم
بی تو و اسمت عزیزم اینجا خیلی سوت و کوره
ولی خب عیبی نداره دل من خیلی صبوره
صبوره

همه می گن که تو نیستی همه می گن که تو مردی
همه می گن که تنت رو به فرشته ها سپردی
دروغه

دیدم تو خواب وقت سحر

شهزاده ای زرین کمند

نشسته بر اسب سفید

می اومد از کوه و کمر

می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش..

می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش..

کاشکی دلم رسوا بشه دریا بشه این دو چشم پُر آبم

روزی که بختم وا بشه پیدا بشه اون که اومد تو خوابم

شهزاده ی رویای من شاید تویی

اون کس که شب در خواب من آید تویی تو

از خواب شیرین ناگه پریدم

او را ندیدم دیگر کنارم به خدا

جانم رسیده از غصه بر لب

هر روز و هر شب در انتظارم به خدا

دیدم تو خواب وقت سحر

شهزاده ای زرین کمند

نشسته رو اسب سفید

می اومد از کوه و کمر

می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش





می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش

شاهزاده ی رویاهای من

شاهزاده ی رویاهای من


این روزها تو درد سر افتادم


دنیا خیلی عوض شده


اگه بخوای کار خوبو درستو امجام بدی آزارت میدن


ولی نگران نباش من تصمیم گرفتم هرچقدر هم آزارم بدن کار درستو انجام بدم وکم نیارم





1234
last